"داستان من ..."

زینب خواجوند جعفری

تا به حال شده از خودت بپرسی که آیا من توی ” داستان ” اصیل خودم زندگی می‌کنم یا نه ؟

IMG_۲۰۲۳۰۴۱۰_۰۹۵۵۲۰

برای من پاسخ به این سوال از جایی شروع شد که خواستم دیگرانِ‌‌ مهم دیگران باشم یعنی تسکین دغدغهء روحم رو در یاد گرفتن و یاد دادن می‌دیدم و این خواست، از من نوعِ بودنی اثر گذارتر رو میطلبید.

پس گام اول رو برداشتم، ” انتخابِ نوع جدیدی از بودنم “.

و داستان من از همینجاها شروع شد به رقم خوردن.

زمانی که یکی از بزرگ ترین چالش های زندگیم در حال اتفاق افتادن بود.

به صورت کاملا اتفاقی موقع انتخاب رشته دانشگاه، یکی از کدِ رشته‌های انتخابیم جابه‌جا وارد شد و این اشتباه، درست ترین اتفاق مسیر شغلی من رو رقم زد، ‌قبول شدن در رشتهء مشاوره.

گویی من قصدم رو انتخاب کرده بودم و راه خودش داشت من رو هدایت میکرد.

اولش گیج بودم و ناراحت از اتفاقی که افتاده. چطور میتونست سرنوشت تحصیلیم اینقدر تصادفی رقم بخوره؟

بعد از کلنجار با خودم وارد دانشگاه شدم.

وقتی کلاس ها شروع شد احساس عجیبی در من شکل گرفت.

 انگار “راه” بهتر از من میدونست کجا برای من بهتره.

تصور کن لحظه‌ای که خیلی اتفاقی توی مسیرمطلوبت قرار میگیری.

اون لحظه چه احساسی داری؟ بعدش چیکار می‌کنی؟

من اون لحظه دلم میخواست ریشه بزنم در مسیری که خیلی اتفاقی کشفش کردم.

دوست داشتم بمونم و اثر گذاریم رو داشته باشم.

پس لازم بود نقش خودمم تو این ماجرا پر رنگ تر کنم.

پس  وارد مرحله دوم شدم، یعنی “طراحی خویشتن ِ جدید”.

برای این کار لازم بود طراح بودن رو تمرین کنم.

طراح به اطرافش خوب نگاه می‌کنه، فرصت هاش رو میبینه،

پس منم شروع کردم به تجربه کردن.

وارد فعالیت دانشگاهی شدم از دبیری انجمن علمی بگیر تا دبیری کانون همیاران سلامت روان تا دبیری نشریه حوزه مشاوره با هدف حضور طراحانه برای رشد خودم و اطرافیانم.

 این ریشه توی خاک‌های مختلفی می رفت و هر روز از من نوع بودن جدیدی میطلبید.

خویشتنی که هم در جستجو بود هم در حال گشایش ظرف وجودی‌اش.

از یه جایی به بعد فضا برای رشدم کافی نبود، تا جایی که حس کردم باید دنبال خاک بزرگتری بگردم و کاری انجام بدم که تجربیات جدیدی در مسیر شغلیم داشته باشه.

برای همین از دیوارهای دانشگاه رد شدم و برای ارتقای سلامت روان جامعه شروع به فعالیت در قالب استارتاپ کردم و تجربه کردم، یادگرفتم و یاد دادم.

در همین حین برای افزایش دانشم در این حوزه شروع کردم به شرکت در کارگاه های مختلف، از زمینه خانواده و ازدواج گرفته تا تحصیلی و مدرسه و حتی مربی گری پیش دبستان و دبستان.

کسانی که در رشته های مشاوره و روان شناسی تحصیل کردند میدونند بدلیل تنوع بالا برای انتخاب حوزه مورد علاقه تو این رشته ها چقدر کار سختی داری.

همشون زمینه های جذابی بودن اما باعث رفع تشنگی وجود من نمیشدن. چشم هام رو بستم و به اطرافم گوش دادم.

دغدغه غالب خودم و مردم رو در فضای اشتغال دیدم، وبالاخره اتفاق افتاد، انتخاب کردم “مشاور شغلی” باشم.

به نظرم برای تجربهء حالِ خوب در ابعاد مختلف زندگی، شغل  محوریت اصلی رو داره.

حالا من اینجام، در “کارِناب” خودم، تا با هم خاک مناسب تصویر شغلی مون رو کشف و طراحی  کنیم.

 

زینب خواجوند جعفری هستم،

فارغ التحصیل مشاوره از دانشگاه علامه طباطبائی

ارشد مشاوره شغلی دانشگاه علامه طباطبائی

با ۶ سال سابقه فعالیت علمی و فرهنگی

 

دارای مدارک تخصصی در:

  • دوره تخصصی تربیت مشاور شغلی
  • دوره تربیت مشاور راه حل محور
  • دوره مصاحبه بالینی، تشخیص و ارجاع
  • دوره شخصیت شناسی و آشنایی با آنیمای درون
  • دوره مقدماتی و پیشرفته مشاور تحصیلی

———————————————